آقا اینم آقا لوییز کنار ریوالدو












دو تا چشمام همه جا دنبال ِِِِ تو می گرده

با نبودنت دلم با غصّه ها سر کرده

شب و روز در پی ِِِ تو من همه جا را گشتم

یکی گفت غصّه نخور اون داره بر می گرده




تو اونجا و من اینجا ، امان از درد دوری

من ماندم و رویاها ، نه شوق و صروری

دور از تو من ندارم نه شور وغروری

آه ای خدای عالم تا کی غم صبوری

هجرت اجباری اگه از تو جدا کرده مرا

خیال نکن یه لحظه عشقت رها کرده مرا

همش به خود امید می دم ، به طفل دل نَََوید می یم

        می گم تموم شد حادثه ، فصل رهایی می رسه




پرنده های قفسی عادت دارن به بی کسی

عمرشونو بی هم نفس کز می کنن کنج قفس






 

وقتی نیستی خونه مون با من غریبی می کنه

دل اگه می گه صبورم ، خود فریبی می کنه

صدای قناری محزون و غم آلود می شه

واسه من هر چی که هست و نیست نابود می شه

وفتی نیستی ،گل هستی ،خشک وبی رنگ می شه

نمی دونی که چقدر ، دلم برات تنگ می شه

وقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم می کنند

با زبون بسته محکوم به گناهم می کنند

گلها می گن که با داشتن یه دنیا خاطره

چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره

وقتی نیستی همه پنجره ها بسته میشن

با سکوتت تو خونه ، قناریها خسته میشن

روز واسم هفته می شه ، هفته برام ماه میشه

نفسم به یاد تو یکی یکی آه می شه





 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد