دوستی با هر که کردم خصم مادرزاد شد


آشیان هر جا نهادم خانه صیاد شد


 آن دوست که با خون جگر پرورده بودم

وقت مردن بر سر دار آمد و جلاد شد Upgrade your email with 1000's of emoticon icons






زان نامه ای که دادی و زان شکوه های تلخ

تا نیمه شب چشمم به یاد تو نخفته است

ای مایه ی امید من ، ای تکیه گاه دور

هرگز مرنج از آنچه به شعرم نهفته است

شاید نبوده قدرت آنم که در سکوت

احساس قلب کوچک خود را نهان کنم

بگذار تا ترانه ی من راز گو شود

بگذار آنچه را که نهفتم عیان کنم








نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد